گفتیم قبل از اینکه بچه‌ها سینه‌خیز برن و صورتشون روی فرش‌ها مالیده بشه، بدیم برای شستشو. تحت تاثیر تبلیغات اولین قالیشویی که به ذهنم رسید، ادیب بود، انقد که فرصت فکرمون محدوده، زنگ زدیم، اومدن جمع کردن و بردن. قیمت نهایی بنظرمون بالا اومد ولی گفتیم اگر نتیجه خوب باشه، اشکالی نداره. حالا سرچ کردم می‌بینم، خیلی رضایت از کارشون وجود نداره. یه غمی نشست به دلم، که البته سعی کردم امیدی هم همراهش باشه. حالا هم دارم به خودم میگم اصن بی‌خیال. چی ارزش فکر کردن رو داره؟ چی ارزش غمگین فکر کردن رو داره؟

پی نوشت: نمی‌دونم چرا قلمم محاوره شده؟ اصرار هم ندارم تغییرش بدم. چون هیچ وقت سبک نوشتن رو از قبل تعیین نکردم. قلم کار خودش رو می‌کنه.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها